بزرگداشت ابوعلی سينا و روز پزشک
روز اول شهريورماه ، به پاس بزرگداشت ابوعلی سينا ستاره پرفروغ عرصه طب در ايران ، روز پزشک ناميده شده است.
در دنياي امروز كمتر ملتي است كه به مفاخر گذشته خود توجه نكند زيرا يكي از علايم حيات و زنده بودن ملت ها ملتفت بودن و توجه داشتن به مفاخر گذشته فلسفي، علمي، فرهنگي، ادبي، سياسي، اجتماعي و ملي آن هاست كه اين گذشتگان با وجود گذشت روزگار و سير زمان و وقوع حوادث نا گوار با هزاران خون دل براي اينده گان خود به ميراث گذ اشتهاند كه بايد آن را گرامي و عزيز داشت و بارور ساخت.
شيخ الرئيس نواسه علي سينا، معروف به ابن سينا . به قولي در ماه صفر سال 370 هجري قمري(مطا بق 980 ميلادي ) از پدر بلخي ايي بنام عبدالله ( از سبب وزير ماليه بودن در زمان سلطنت نوح بن منصور به بخارا مركز ماورالنهر و خراسان انزمان انتقال نموده بود) و مادر بخارايي بنام ستاره در قريه خورميثن(قريه اي ميان بلخ و بخارا)طفلي چشم به جهان گشود .كه نامش را حسين گذاشتند .
شركت در جلسات بحث از دوران كودكي ، به واسطه پدر كه از پيروان آنها بود . بوعلي را خيلي زود با مباحث و دانش هاي مختلف زمان خود آشنا ساخت . استعداد وي در فراگيري علوم ، پدر را بر آن داشت تا به توصيه استاد وي ابو عبدالله ابراهيم بن حسين ناتلي ، ابن سينا را به جز تعليم و دانش اندوزي به كار ديگري مشغول نكند . و چنين شد كه وي به دليل حافظه قوي و نبوغ خود در ابتداي جواني در علوم مختلف زمان خود از جمله طب مهارت يافت.
تا آنجا كه پادشاه بخارا ، نوح بن منصور ( 366 تا 387 هجري قمري ) به علت بيماري خود ، وي را به نزد خود خواست تا او را تداوي نمايد ابو علي ابن سينا بعد از تداوي از نوح تقاضا كرد تا به كتابخانه عظيم دربار ساماني دست يابد و از ان استفاده نمايد اين تقاضا مورد قبول نوح قرار گرفت . به اين ترتيب وي توانست با استفاده از اين كتابخانه در علوم مختلف از جمله حكمت ، منطق و رياضيات تسلط يابد ( خاندان سامانيان از مردم بلخ بودند و دين زردشتي داشتند سامان خدا از روشناسان و حاكم بلخ بود والي عربي خراسان در نصف قرن هشتم ميلادي با سامان دوست شد وسامان دين اسلام اختيار كرد از جمله نواسه هايش اسمعيل پسر احمد در سالي 892 ميلادي بعد از مرگ برادر ش نصر و گرفتن سمرقند سلسله سامانيان را بنيان گذاشت.
وي با وجود پرداختن به كار سياست در دربار منصور ، پادشاه ساماني و دستيابي مقام وزارت ابوطاهر شمس الدوله ديلمي و نيز درگير شدن با مشكلات ناشي از كشمكش امرا كه سفرهاي متعدد و حبس چند ماهه وي توسط تاج الملك ، حاكم همدان ، را به دنبال داشت . بيش از صدها جلد كتاب و تعداد بسياري رساله نگاشته كه هر يك با توجه به زمان و احوال او به رشته تحرير در آمده است . وقتي در دربار امير بود و آسايش كافي داشت و دسترسي اش به كتب ميسر بود ، به نوشتن كتاب قانون در طب و كتاب الشفا يا دائره المعارف بزرگ فلسفي خود مشغول مي شد كه اوج كمال تفكر قرون وسطي است كه بدان دست يافت و در تاريخ تفكر انساني از تحقيقات معتبر جهان بشمار ميرود .
اما در هنگام سفر فقط يادداشت ها و رساله هاي كوچك مي نوشت از ميان تاليفات ابن سينا ، شفا در فلسفه و قانون در طب شهرتي جهاني يافته است . كتاب شفا در هجده جلد در بخش هاي علوم و فلسفه ، يعني منطق ، رياضي ، طبيعيات و الاهيات نوشته شده است .
منطق شفا امروز نيز همچنان به عنوان يكي از معتبرترين كتب منطق مطرح است و طبيعيات و الاهيات آن هنوز مورد توجه علاقمندان است . كتاب قانون در طب در هفت جلد نيز كه تا قرن ها از مهمترين كتب طبي به شمار مي رفت . شامل مطالبي درباره قوانين كلي طب ، دواهاي تركيبي و غير تركيبي و امراض مختلف مي باشد . اين كتاب در قرن دوازدهم ميلادي همراه با آغاز نهضت ترجمه به زبانهاي لاتين و تا امروز به زبان هاي انگليسي ، فرانسوي و آلماني و ايراني نيز ترجمه شده است و به عنوان متن درسي طبي در پوهنتون هاي اروپايي تا سال 1650 ميلادي به عوض آثارجالينوس و موندينو در دانشگاه هايLavain و Monpellier تدريس ميشد.
ابن سينا در زمينه هاي مختلف علمي نيز اقداماتي ارزنده به عمل آورده است . او اقليدس را ترجمه كرد . رصدهاي نجومي را به عمل درآورد و در زمينه حركت ، نيرو ، فضاي بي هوا ( خلا ) ، نور ، حرارت تحقيقات ابتكاري داشت . رساله وي درباره معادن و مواد معدني تا قرن سيزدهم در اروپا مهمترين مرجع علم زمين شناسي بود .
درباره اين رساله فيگينه در كتاب دانشمندان قرون وسطي چنين آورده است : ابن سينا رساله اي دارد كه اسم لاتين آن چنين است : De Conglutineation Lagibum . در اين رساله فصلي است به نام اصل كوه ها كه بسيار جالب توجه است . در آنجا ابن سينا مي گويد : ممكن است كوه ها به دو علت به وجود آمده باشند . يكي برآمدن قشر زمين . چنان كه در زمين لرزه هاي سخت واقع مي شود و ديگر جريان آب كه براي يافتن مجرا ، سبب حفر دره ها و در عين حال سبب برجستگي زمين مي شود . زيرا بعضي از زمين ها نرم هستند و بعضي سخت . آب و باد قسمتي را مي برند و قسمتي را باقي مي گذارند. اين است علت برخي از برجستگي هاي زمين.
ابن سينا خرد مبتني بر منطق داشت و به تقدم عالم معتقد بود و مي گفت ( وجود خداوند بر جهان تقدم ذاتي دارد نه زماني) او به موجوديت جن وزنده شدن بعد از مرگ معتقد نبود .....سينا ميگفت افعال و حوادث مستقيما از خدا بوجود نمي ايد بلكه در نتيجه عمل غايي داخلي تكامل ميابد . سينا كو شش زياد كرد تا نظريات فلسفي خود را با عقايد عامه مسلمانان توافق دهد سينا همه قضايا را تنها به روش عقلي و كاملا مستقل از قران مورد بحث قرار ميداد از اين سبب بود كه تا قرن ها از طرف خلافت ها و هيت هاي حاكم ارتجاعي اورا مظهر كفر و الحاد ميدانستند و سوزاندن كتابهايش از سياستهاي متداول طي چند قرن در كشور هاي اسلامي منطقه بود زمانيكه اورا كافر و ملحد خواندند او گفت:
"كفري چو مني گزاف و آسان نبود
محكم تر از ايمان من ايمان نبود
در دهر چو من يكي و آن هم كافر
پس در همه دهر يك مسلمان نبود"
او به واسطه عقل منطقي و نظام يافته خود حتي در طب نيز تلاش داشت تداوي را تا سرحد امكان تابع قواعد رياضي سازد . تسلط بر فلسفه را كمال براي يك دانشمند مي دانست . وي براي آگاهي از انديشه هاي ارسطو و درك دقيق آن ، آن گونه كه خود در شرح احوالش نوشته است ، 40 بار كتاب علم الهي و يا مابعدالطبيعه(متا فيزيك ) ارسطو را خواند و به حكم تصادف با استفاده از كتاب كه ابونصر فارابي كه درباره اغراض ما بعد الطبيعه نوشته بود ، به معاني آن راه يافت .
ابن سينا در دوران عمر خود از لحاظ عقايد فلسفي دو دوره مهم را طي كرد . اول دوره اي كه مصروف مطالعه اي فلسفه .عقايد و علوم مشاهي (ارسطو يي )بود و دوم دوره اي كه از آن عقايد عدول كرد و به قول خودش طرفدار حكمت مشرقين و پيرو فلسفه اشراق شد با مرگ سينا تقريبا دوران فلسفه در مشرق به سر رسيد روجر بيكن اورا بزرگترين استاد فلسفه بعد از ارسطو لقب داده اند (فلسفه ابن سينا فلسفه مشاهي و متاثر از فلسفه نوع افلا طوني ودين اسلام است وي كوشيده است كه فلسفه را با دين اسلام توفيق دهد معذالك جمع اورا كافر وملحد خوانده اند اگر چه او و ابن رشد هر دو از پيروان ارسطو بودند اما شيخ الريس كمتر از ابن رشد تابع اصيل يونان بودند .
ابن سينا قبل از ابن رشد بين فلسفه و احكام شريعت شكافي به وجود آورد و اولين كسي است كه در اسلام كتب جامع و منظم در فلسفه نوشته است و كتاب الشفا او در حكم دايره المعارف فلسفي است تاريخ اجتماعي ايران ج هشتم ) .وي به پشتوانه تلاش يك صد ساله اي كه پيش از او از سوي كساني همچون رازي و فارابي براي شكل گيري فلسفه صورت گرفته بود ، موفق شد نظام فلسفي منسجمي را ارائه دهد . با توجه به اين كه پيش از او مقدمات اين كار فراهم شده بود ، كار و وظيفه ابن سينا اين بود كه مشكلات و پيچيدگي ها را كشف و حل كند و آنها را به نحوي مظبوط و موجز شرح نمايد . فروع جزئي را به تصول شامل ارتباط دهد و اطراف آن را به هم بياورد .
ابن سينا با ارائه نظر خود در مورد نحوه ارتباط و نسبت بين مفاهيم كلي مثل انسان ، فضيلت و جزئيات حقيقي به يكي از پرسشهاي علماي قرون وسطي كه مدت هاي طولاني ذهن آنها را به خود مشغول كرده بود پاسخ داد .
تاثير آراي فلسفي ابن سينا ، همچون آموزه هاي طبي او ، بر علاوه قلمرو اسلامي ، در اروپا نيز امري قطعي است . آلبرتوس ماگنوس ، دانشمند آلماني فرقه دومينيكي (1200 تا 1280 ميلادي ) نخستين كسي بود كه در غرب تفسير و شرح جامعي بر فلسفه ارسطو نوشت.
به همين دليل اغلب او را پايه گذار اصلي ارسطوگرايي مسيحي مي دانند.وي كه جهان مسيحيت را با سنت ارسطويي الفت داد ، در شناخت آثار ارسطو سخت به ابن سينا متكي و معتقد بود. همچنين فلسفه ما بعد الطبيعه ابن سينا ، خلاصه مطالبي است كه متفكران لاتيني دو قرن بعد از او بدان رسيدند در قرن پنجم هجري به وسيله پيشوايان مذهب و پيروان خانقاه مبارزه گسترده و شديد عليه علم و حكمت و مخصوصا فلسفه اغاز شد و در مدارس و مكاتب اهل علم تدريس هر گونه علم .فلسفه و حكمت را حذف كردند و جاي انرا به تفسير قران.احاديث. و اصول فقه واگذار كردند .
علما مورد تكفير اربابان مذهب قرار گرفت از جمله كسانيكه كه با تمام قوا بر ضد فلسفه و علم طغيان كرد حجته اسلام غزالي(450 الي 505هجري) بود كه عمري فلسفه را اموخت و به علت ياس وحيرت و واهمه عجيبي كه به او دست داد از مدرسه به خانقاه رفت و دامن عرفان را محكم گرفت و از جمله دشمنان سر سخت فلسفه .علم و حكمت گرديد.
غزالي در تهافت الفلا سفه (فارابي) و سينا را رد ميكند و ميگويد(علي التحقيق انها را ظلماتي فوق ظلمات فرا گرفته است) در المنقذ من الضلال متذكر شده است كه اين دو فيلسوف در بيست مورد در موضوع الهيات اشتباه كرده اند .در سه مورد مستوجب تكفير و در هفده مورد مستوجب تبعيد اند) و سه مورد كه انها را از اسلام جدا ميسازد و مورد تكفير قرار ميگيرند مينويسد: (1- معتقد بودن انها بر اينكه خداوند حاكم بر كليات است نه جزييات . 2- اعتقاد شان به تقدم عالم. 3- اينكه اجساد حشر ندازد ثواب و گناه مربوط روح است نه جسم .)
تعرض به سينا بدينجا پايان نمپذيرد بعضي از دانشمندان كوته استين در قرون بعدي نيز به او تاخته اند از جمله عثمان بن عبدالرحمن موسوم به ابن صلاح (643) سينا را مرتد و بي دين شمرده و او را از جمله علماي خارج مذهب دانسته و خواندن كتاب هاي سينا را براي مسلمانان جايز نمي شمارد و گناه كبيره ميداندو سينا را شيطاني از شياطين لقب داده است) غافل از اينكه او خودش شيطان بزرگ بود .
هر قدر از قرن وسطي دور تر ميشويم و هر قدر رايره نفوذ دين بيشتر ميشود اين اعتراظات بيشتر و شديد تر ميشود علت هم معلوم است زيرا منطق و نحوه استنتاج سينا با مبادي ظاهر بينان دين كه پايه اش بر تعصب نهاده شده سازگار نيست مخصوصا كه با هجوم تركان عثماني دين زا با خرافات . اساطير وفانتزي ها اميخته ساختند و توده هاي كشور هاي اسلامي را در جهل و خرافه نگهداشتن تا هيت هايي حاكم بتواند براحتي حاكميت نمايند و تنها دشمني كه دز مقابل هر گونه جهل و خرافه ايستادگي ميكند علم و معرفت است بنا اين مخالفت ها متدينين ظاهر نما با اشاعه فلسفه و حكمت امري طبعيي بشمارميرود.
ابوعلي سينا در سال 428 هجري قمري ، زماني كه تنها 58 سال داشت ، در حالي رخت از جهان بربست كه با اداي دين خود به دانش بشري ، نامي به صلابت تمدن خراساني از خود به جاي گذاشت اما دريغ ودرد كه امروز اين صلابت تمدن خراساني دارد كه آهسته آهسته به باد فراموشي سپرده شود.
موضوعات مرتبط: تقویم ، ،
برچسبها:
برای دانلود پیدیاف این کتاب روی آدرس زیر کلیک کنید
http://sadatmashhadi.persiangig.com/document/farhang_namhaye_eslami2.pdf
موضوعات مرتبط: کتاب ، ،
برچسبها:
از این شب های بی پایان،
چه می خواهم به جز باران
که جای پای حسرت را بشوید از سر راهم
نگاه پنجره رو به کویر آرزوهایم
و تنها غنچه ای در قلب سنگ این کویر انگار روییده...
به رنگ آتشی سوزان تر از هرم نفسهایت،
دریغ از لکه ای ابری که باران را
به رسم عاشقی بر دامن این خاک بنشاند
نه همدردی،
نه دلسوزی،
نه حتی یاد دیروزی...
هوا تلخ و هوس شیرین
به یاد آنهمه شبگردی دیرین،
میان کوچه های سرد پاییزی
تو آیا آسمان امشب برایم اشک می ریزی؟
ببارو جان درون شاهرگ های کویر آرزوهایم تو جاری کن
که من دیگر برای زندگی از اشک خالی و پر از دردم
ببار امشب!
من از آسایش این سرنوشت بی تفاوت سخت دلسردم.
ببار امشب
که تنها آرزوی پاک این دفتر
گل سرخی شود روزی!
ودیگر من نمی خواهم از این دنیا
نه همدردی،
نه دلسوزی،
فقط یک چیز می خواهم!
و آن شعری
به یاد آرزوهای لطیف و پاک دیروزی...
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
برچسبها:
عکسهایی که در این پست مشاهده می کنید مربوط میشود به حد فاصل روستای پشتنگ و آبگرمی به نام آبگرم بزرگ یا بی بی که در حوزه غرب بخش فین قرار گرفته اند.
مناظری که در این حوزه وجود دارند از لحاظ کمی زیاد و واقعا بی نظیر است و در صورتی سرمایه گذاری می تواند باعث جذب توریسم و گردشگر شود.
موضوعات مرتبط: استان هرمزگان ، ،
برچسبها:
|
|
|
|
اتومبیل مردی که به تنهایی سفر می کرد در نزدیکی صومعه ای خراب شد.مرد به سمت صومعه حرکت کرد و به رئیس صومعه گفت : «ماشین من خراب شده. آیا می توانم شب را اینجا بمانم؟ » رئیس صومعه بلافاصله او را به صومعه دعوت کرد. شب به او شام دادند و حتی ماشین او را تعمیر کردند. شب هنگام وقتی مرد می خواست بخوابد صدای عجیبی شنید. صدای که تا قبل از آن هرگز نشنیده بود … |
|
|
صبح فردا از راهبان صومعه پرسید که صدای دیشب چه بوده اما آنها به وی گفتند :« ما نمی توانیم این را به تو بگوییم . چون تو یک راهب نیستی» مرد با نا امیدی از آنها تشکر کرد و آنجا را ترک کرد. چند سال بعد ماشین همان مرد بازهم در مقابل همان صومعه خراب شد . راهبان صومعه بازهم وی را به صومعه دعوت کردند ، از وی پذیرایی کردند و ماشینش را تعمیر کردند. آن شب بازهم او آن صدای مبهوت کننده عجیب را که چند سال قبل شنیده بود ، شنید.. صبح فردا پرسید که آن صدا چیست اما راهبان بازهم گفتند: :« ما نمی توانیم این را به تو بگوییم . چون تو یک راهب نیستی»این بار مرد گفت «بسیار خوب ، بسیار خوب ، من حاضرم حتی زندگی ام را برای دانستن فدا کنم.. اگر تنها راهی که من می توانم پاسخ این سوال را بدانم این است که راهب باشم ، من حاضرم .بگوئید چگونه می توانم راهب بشوم؟» راهبان پاسخ دادند « تو باید به تمام نقاط کره زمین سفر کنی و به ما بگویی چه تعدادی برگ گیاه روی زمین وجود دارد و همینطور باید تعداد دقیق سنگ های روی زمین را به ما بگویی. وقتی توانستی پاسخ این دو سوال را بدهی تو یک راهب خواهی شد.» مرد تصمیمش را گرفته بود. او رفت و ۴۵ سال بعد برگشت و در صومعه را زد.مرد گفت :« من به تمام نقاط کرده زمین سفر کردم و عمر خودم را وقف کاری که از> من> خواسته بودید کردم .. تعداد برگ های گیاه دنیا ۳۷۱,۱۴۵,۲۳۶, ۲۸۴,۲۳۲ عدد است و ۲۳۱,۲۸۱,۲۱۹, ۹۹۹,۱۲۹,۳۸۲ سنگ روی زمین وجود دارد» راهبان پاسخ دادند :« تبریک می گوییم . پاسخ های تو کاملا صحیح است. اکنون تو یک راهب هستی . ما اکنون می توانیم منبع آن صدا را به تو نشان بدهیم.» رئیس راهب های صومعه مرد را به سمت یک در چوبی راهنمایی کرد و به مرد گفت : «صدا از پشت آن در بود» مرد دستگیره در را چرخاند ولی در قفل بود . مرد گفت :« ممکن است کلید این در را به من بدهید؟» راهب ها کلید را به او دادند و او در را باز کرد. پشت در چوبی یک در سنگی بود . مرد درخواست کرد تا کلید در سنگی را هم به او بدهند.راهب ها کلید را به او دادند و او در سنگی را هم باز کرد. پشت در سنگی هم دری از یاقوت سرخ قرار داشت. او بازهم درخواست کلید کرد .پشت آن در نیز در دیگری از جنس یاقوت کبود قرار داشت…. و همینطور پشت هر دری در دیگر از جنس زمرد سبز ، نقره ، یاقوت زرد و لعل بنفش قرار داشت. در نهایت رئیس راهب ها گفت:« این کلید آخرین در است » مرد که از در های بی پایان خلاص شده بود قدری تسلی یافت.. او قفل در را باز کرد. دستگیره را چرخاند و در را باز کرد . وقتی پشت در را دید و متوجه شد که منبع صدا چه بوده است متحیر شد. چیزی که او دید واقعا شگفت انگیز و باور نکردنی بود. . . . . . . . .
اما من نمی توانم بگویم او چه چیزی پشت در دید ، چون شما راهب نیستید !!!! |
موضوعات مرتبط: داستان ، ،
برچسبها:
پیام رئیس سازمان پدافند غیر عامل کشور به مناسبت روز صنعت دفاعی
طی 37 سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی ایران می گذرد، صنایع دفاعی کشور به منزله سکاندار پایداری کشور و نماد تحریمشکنی و تقویت روزافزون توان دفاعی و بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران بیش از هر چیز در معرض هجمه ها قرار گرفت اما با این وجود صنعتگران دفاعی و متخصصان کشورمان مردانه در برابر این سودجوییها مقاومت کرده و حماسه آفریدند.
عرصه صنعت دفاعی کشور با بهرهگیری از استعداد و خلاقیتهای اندیشمندان و متخصصین کشور در حالی اوج شکوفایی و پویایی را تجربه می کنند که تحریم و تهدیدهای ایادی استکبار جهانی، نه تنها خللی در عزم پولادین رادمردان این صنعت ایجاد نکرده، بلکه با نگاه به افق و چشم انداز در حوزه فناوری دفاعی با هدفِ قرار گرفتن در بین کشورهای پیشرفته دنیا، گامهای بلند و اراده راسخ کارکنان ساعی و ولایتمدار، صنعت دفاعی کشور را مستحکم تر کرده و به نقطهای نائل شده که این عرصه را به نمایشگاهی از عظمت، پویایی، چابکی، ورزیدگی و توانایی برای رفع نیازهای نیروهای مسلح مبدل ساخته است.
تجارب گرانسنگ دوران دفاع مقدس بعنوان سرمایه ای عظیم و رصد مستمر تحولات فناورانه و پایش هوشمندانه تغییرات و تحولات امنیتی کشور صنایع دفاعی را قادر ساخته اند تا جهت تأمین اهداف و منافع کشور،تمامی نیازهای نیروهای مسلح در پاسخ به تهدیدات ناهم طراز را در فرآیند کامل ایده تا محصول تولید نماید.
به پاس این مجاهدتها و تلاشهای خالصانه بود که با تصویب فرماندهی معظم کل قوا، روز 31 مرداد به نام روز صنعت دفاعی کشور نامگذاری شد؛ تلاشگران عرصه دفاعی کشور این لطف فرماندهی معظم کل قوا را همچون نشان افتخاری بر سینه خود گرامی داشته و در این روز به پاس عنایت رهبر معظم انقلاب و ملت ایران سجده شکر به درگاه خداوند به جای آورده و در سال "همدلی و همزبانی دولت و ملت" ضمن تجدید میثاق با آرمان های امام راحل و شهدای تاریخ انقلاب، با رهبر و ملت خود پیمان می بندند عزم و اراده و تلاش خود در راه ادامه خودکفایی و دستیابی به دستاوردهای گرانسنگ جدید در حوزه های مختلف را تحت توجهات حضرت ولی عصر (عج) مضاعف کرده، با تأسی به آیه شریفه "واعدوالهم ما استطعتم من قوه" با تأکید بر ارتقای توانمندیهای دفاعی و قدرت بازدارندگی به منظور دفاع از حاکمیت، تمامیت ارضی، منافع و امنیت ملی و مقابله مؤثر با تهدیدهای خارجی و همچنین ایجاد توازن منطقهای نقشه راه حرکت صنعت دفاعی کشور را تا رسیدن به سرمنزل مقصود ترسیم نمایند.
موضوعات مرتبط: تقویم ، ،
برچسبها:
نعمت الله راننده لودر بود و حسین بی سیم چی ، از رزمندگان لشگر 14 امام حسین علیه السلام بودند ، مدتی بود برخلاف گذشته ها خیلی باهم دیده نمی شدند ؛ وقتی هم که یکجا با هم بودند کاری به کار هم نداشتند ، حالا دیگر همه فهمیده بودند که اینها لابد توی عالم خودشان یک دلخوری از هم دارند که به قول قدیمی ها توی یک کاسه ، هم غذا نمی شوند . معلوم نبود که قرار گذاشته اند تا کی ادای به اصطلاح قهر کرده ها را در بیاورند کسی کاری به کارشان نداشت اما خدا برایشان تقدیر قشنگی رقم زده بود . چند روز مانده به عملیات محرم محمود نجیمی* متوجه حال وهوای غریب نعمت الله شده بود . نعمت الله این پا و آن پا می کرد که چیزی بگوید ، آخرش طاقت نیاورد و حرفش را زد .
خواب دیده بود در عملیات آتی (محرم) با حسین محقق شهید می شوند ، همین بی قرارش کرده بود و نمی دانست که قرار است چه بشود . عملیات شروع شد و بچه ها به آب زدند ، توی معرکه آب و آتش کسی حواسش پی حسین و نعمت الله نبود ، قیامتی به پا بود و هرکس دنبال رهایی از امواج آب .
نعمت الله و حسین اما از آب گذشتند و هنوز هیچ کس نمی دانست که پایان این دلخوری کجا قرار است تمام بشود . بعد از عبور از آب ، آن طرف رودخانه ، حاج حسن فتاحی* ، زیر حجم وحشتناک آتش دشمن ، حسین و نعمت الله را افتاده پهلوی هم دیده بود که گلوله ای کنارشان به زمین نشسته بود تا رویای صادقه ی نعمت الله تعبیر بشود و خدا پایانی سرخ و گلگون را در عملیات محرم برای دلخوری حسین و نعمت الله رقم زد...
کسی چه می داند که شهید نعمت الله داوری و حسین محقق کی و کجا آشتی کرده بودند...؟
موضوعات مرتبط: خاطرات ، ،
برچسبها:
تلاوت صوتی سوره مبارکه تکویر استاد سعید مسلم
موضوعات مرتبط: مذهبی ، ،
برچسبها:
تاثیر: کشش عضلات
کاملا صاف و راحت بر روی زمین دراز بکشید و پاها ۳۰ سانتی متر از هم فاصله داشته باشند.
۱- در حالیکه پای چپ کاملا کشیده و صاف بر روی زمین قرار دارد زانوی راست خود را با دو دست به سمت سینه بکشید.
۲- مورد یک را برای زانوی چپ نیز انجام دهید.
·این حرکت را ۳ تا ۵ بار برای هر پا انجام دهید.
تمرین ۲
تاثیر: لگن و کشش عضلات
در حالیکه دراز کشیده اید زانوها را کمی به بالا خم کنید و پاها ۳۰سانتی متر از هم فاصله داشته باشند.
۱-زانوها را به سمت چپ ببرید و سپس به وسط برگردانید.
۲-زانوها را به سمت راست ببرید سپس به وسط بازگردانید. دقت شود هنگام انجام این تمرین شانه ها باید چسبیده به زمین باشد.
۳تا ۵ بار برای هر سمت انجام دهید.
تمرین ۳
تاثیر: افزایش پایداری، کشش عضلات
در حالیکه دراز کشیده اید زانوها را کمی به بالا خم کنید و پاها ۳۰ سانتی متر از هم فاصله داشته باشند.
۱-باسن خود را منقبض کرده و سپس پشت خود را از زمین بلند کنید تا به حالت پل درآید و برای چند ثانیه نگه دارید.
۲-به آهستگی پایین بیاورید.
·این حرکت را ۳ تا ۵ بار انجام دهید.
مطمئن شوید که باسن صاف بالا و پایین برود و حالت لرزش نداشته باشد.
موضوعات مرتبط: ورزش وتمرین ، ،
برچسبها:
سیاست داخلی در اوج بی صفایی است
موضوعات مرتبط: سخنان افرادمعروف ایرانی ، ،
برچسبها:
ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ (ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ) میفرﻣﺎﯾﻨﺪ:
صلواتی هم عنایت بفرمایید برای شادی روح شهدای گمنام
موضوعات مرتبط: احادیث ، ،
برچسبها:
زندگینامه میر جلال الدین کزازی
زندگینامه
میر جلال الدین کزازی در ۲۸ دی ۱۳۲۷ در کرمانشاه در خانوادهای فرهنگی چشم به جهان گشود. از همان دوران کودکی به فرهنگ و ادبیات ایران علاقه وافری نشان میداد. دوره دبستان را در مدرسه آلیانس کرمانشاه گذرانید و از سالیان دانش آموزی با زبان و ادب فرانسوی آشنایی گرفت. سپس دوره دبیرستان را در مدرسه رازی به فرجام آورد و آنگاه برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادب پارسی به تهران رفت و در دانشکده ادبیات فارسی و علوم انسانی دانشگاه تهران دورههای گوناگون آموزشی را سپری کرد و به سال ۱۳۷۰ به اخذ درجه دکتری در این رشته نائل آمد. او از سالیان نوجوانی نوشتن و سرودن را آغاز کردهاست و در آن سالیان باهفتهنامههای کرمانشاه همکاری داشته و آثار خود را در آنها به چاپ میرسانیدهاست. او اینک عضو هیات علمی در دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی وابسته به دانشگاه علامه طباطبایی است. او افزون بر زبان فرانسوی که از سالیان خردی با آن آشنایی یافتهاست، با زبانهای اسپانیایی و آلمانی و انگلیسی نیز آشناست و تا کنون دهها کتاب و نزدیک به سیصد مقاله نوشتهاست و در همایشها و بزمهای علمی و فرهنگی بسیار در ایران و کشورهای دیگر سخنرانی کردهاست. چندی را نیز در اسپانیا به تدریس ایرانشناسی و زبان پارسی اشتغال داشته است. او گهگاه شعر نیز میسراید و نام هنریاش در شاعری زُروان است. گفتنی است، ایشان در سخن گفتن، هرگز از واژه های تازی بهره نمی برند.
موضوعات مرتبط: مشاهیر ، ،
برچسبها:
شعر بسیا زیبا از کیوان هاشمی بخوانید لذت ببرید
من از شب ها ی تاریک بدون ماه می ترسم
نه از شیر و پلنگ، از این همه روباه می ترسم
مرا از جنگ رو در روی در میدان گریزی نیست
ولی از دوستان آب زیر کاه می ترسم
من از صد دشمن دانای لامذهب نمی ترسم
ولی از زاهد بی عقل نا آگاه می ترسم
پی گم گشته ام در چاه نادانی نمی گردم
اصولأ من نمی دانم چرا از چاه می ترسم
اگرچه راه دشوار است و مقصد ناپدید اما
نه از سختی ره، از سستی همراه می ترسم
من از تهدیدهای ضمنی ظالم نمی ترسم
من از نفرین یک مظلوم، از یک آه می ترسم
من از عمامه و تسبیح و تاج و مسند شاهی
اگر افتد به دست آدم خودخواه می ترسم
مرا از داریوش و کوروش و این جمله باکی نیست
من از قداره بندان مرید شاه می ترسم
نمی ترسم ز درگاه خدای مهربان اما
ز برخی از طرفداران این درگاه می ترسم
خدای من ، نمی دانم چرا از تو نمی ترسم
ولی از این برادرهای حزب الله می ترسم
چو " کیوان " بر مدار خویش می گردم ، ولی گاهی
از این سنگ شهاب و حاجی گمراه می ترسم
موضوعات مرتبط: اشعار ، ،
برچسبها: