ولادت امام رضا علیه السلام / طلوع خورشید خراسان

 

اشاره

هنوز داغ شهادت امام صادق علیه السلام از قلب مالامال از اندوه فرزندش امام کاظم علیه السلام رخت برنبسته و لباس عزا بر تن شیعیان ایشان دیده می شود. مدینه نیز در غم از دست دادن رهبر و امامی چون صادق آل محمد، از آسمان خجل است و خورشید و ماه و ستارگان نیز حال طلوع ندارند. از 25 شوال تا 11 ذیقعه، لبخندی بر لبان هیچ یک دیده نشده است. تا روز یازدهم ذیقعده که خورشید، طلوع متفاوتی داشت و مدینه و اهلش را با پرتوافشانی خویش، از تولد کودکی در خانه امام کاظم علیه السلام باخبر کرد. آری، تولد این کودک که او را علی نام نهادند، مرهمی بر قلب داغدیده هستی بود. میلاد با سعادت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام بر شیعیان آن حضرت مبارک باد.

مادر امام رضا علیه السلام

حُمَیدد، مادر امام موسی کاظم علیه السلام که از جمله اشراف و بزرگان عجم بود. کنیزی خرید و او را تُکتَم نامید. تُکتم در عقل و دین و حیا و ادب، بهترینِ زنان بود. روزی حمیده با فرزندش امام موسی علیه السلام چنین گفت: «فرزندم! تکتم کنیزی است که من در زیرکی و اخلاق، بهتر از او ندیده ام و می دانم که فرزندان او، پاکیزه و مطهر خواهند بود. او را به تو می بخشم و از تو می خواهم حرمتش را حفظ کنی». بعد از مدتی که امام رضا علیه السلام از ایشان به دنیا آمد، او را «طاهره» نامیدند.

پیشگویی زنی از اهل کتاب درباره تولد امام رضا علیه السلام

در روایتی آمده است که وقتی نجمه را از برده فروش مغربی خریدند، برده فروش گفت: من این کنیز را از دورترین نقطه مغرب زمین خریده ام. روزی زنی از اهل کتاب که این کنیز را با من دید پرسید: این را از کجا آورده ای؟ گفتم: این را برای خودم خریده ام. گفت: سزاوار نیست این کنیز نزد شخصی مثل تو باشد. او باید به دست بهترین شخص از اهل زمین برسد؛ زیرا پسری از او به دنیا می آید که اهل مشرق و مغرب از او اطاعت می کنند.

مژده تولد امام رضا علیه السلام توسط پیامبر صلی الله علیه و آله

 

در وایت آمده است که حُمیده، شبی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را در خواب دید و آن حضرت به او گفت که نجمه را به فرزند خود موسی علیه السلام ببخشد؛ زیرا از او فرزندی به دنیا می آید که بهترینِ اهل زمین است. به این سبب، حمیده، نجمه را به آن حضرت بخشید. از امام کاظم علیه السلام هم روایت شده است که فرمود: جد و پدرم در خواب به من فرمودند: «ای موسی! از این کنیز بهترینِ اهل زمین بعد از تو به دنیا می آید. نامش را «علی» بگذار که به زودی خداوند عدل و رأفت و رحمت را با او ظاهر می کند. خوشا به حال کسی که او را تصدیق کند و وای بر کسی که او را دشمن دارد و انکار کند».

دیدن امام رضا علیه السلام ، آرزوی امام صادق علیه السلام

ولادت امام رضا علیه السلام چند روز بعد از شهادت امام صادق علیه السلام اتفاق افتاد، و این در حالی بود که آن حضرت آرزو داشت فرزند امام کاظم علیه السلام را ببیند. از امام کاظم علیه السلام روایت شده است که فرمود: از پدرم جعفر بن محمد بارها شنیدم که می فرمود: «عالم آل محمد» از تو به وجود می آید و کاش من او را درک می کردم. او هم نام جدم امیرمؤمنان علی علیه السلام است». در روایت دیگری نیز آمده است که امام صادق علیه السلام فرمود: «خداوند متعالی دادرس و فریارس این امت را از فرزندم موسی علیه السلام به وجود می آورد».

تولد امام رضا علیه السلام از زبان مادر

نجمه مادر امام رضا علیه السلام می گوید: هنگامی که فرزندم به دنیا آمد، دست های خود را بر زمین گذاشت و سر به آسمان بلند کرد، در حالی که لب های مبارکش حرکت می داد و سخن می گفت، ولی من متوجه آنها نمی شدم. در این هنگام، امام موسی کاظم علیه السلام نزد من آمد و فرمود: «ای نجمه! کرامت خداوند گوارایت باد». سپس نوزاد را در جامه سفیدی پیچیدم و به حضرت دادم. ایشان در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و کامش را با آب فرات گشود. سپس فرزندم را به من داد و فرمود: «این کودک، بعد از من حجّت خدا در زمین است».

1. دانش

از اباصلت نقل شده است که می گفت: «من داناتر از علی بن موسی الرضا علیه السلام ندیدم. هر عالمی هم که او را می دید، به همین مطلب اقرار می کرد. مأمون در جلسات متعدد، جماعتی از علمای ادیان و مذاهب گوناگون را برای مناظره با ایشان جمع می کرد، و همه مغلوب دانش امام رضا علیه السلام می شدند».

2. ادب

امام رضا علیه السلام هیچ گاه کلام کسی را قطع، و حاجت نیازمندی را که مقدور بود، رد نمی کرد. ایشان در حضور کسی پای خویش را دراز نمی نمود و به چیزی تکیه نمی داد. در خنده خویش به لبخند و تبسمی اکتفا می کرد. او با غلامان خویش به خوبی سخن می گفت و به آنان بی احترامی نمی کرد و با آنان بر سر یک سفره غذا میل می فرمود. آن حضرت، کاسه بزرگی نزدیک سفره می گذاشت و بهترین قسمت از هر غذایی که در سفره بود، داخل آن می ریخت و می فرمود آن را میان نیازمندان تقسیم کنند.

3. عبادت

امام رضا علیه السلام شب ها کم می خوابید و از ابتدای شب تا صبح بیدار بود. بعد از نماز صبح هم تا طلوع آفتاب، به عبادت خدا می پرداخت. ایشان پس از طلوع آفتاب به سجده می رفت و تا بالا آمدن خورشید در همان حال بود. در هر سه رو ز، یک بار قرآن را ختم می کرد؛ آن هم قرآن خواندنی با تفکر در آیات. بسیار روزه می گرفت و در تاریکی شب، صدقه می داد. او عابدترین شخص در زمان خود بود و با این حال، عبادت را فقط نماز و روزه نمی دانست و می فرمود: «عبادت، زیادیِ روزه و نماز نیست، بلکه بسیار اندیشه کردن در امر خداست».

امامت از دیدگاه امام رضا علیه السلام

امام رضا علیه السلام در مسجد جامع مَرو، امامت، جایگاه امام و ابعاد وجودی حجّت خدا را به تفصیل شرح داد که به جملاتی از آن اشاره می کنیم: «امام، امین خداوند در زمین، حجت او بر بندگان، جانشین او در سرزمین ها، دعوت کننده به خدا و پاسدار حریم خداست. امام، از گناهان پاک و از عیب ها مبرّاست. او به علم، مخصوص، و به بردباری شناخته شده است. امام، مایه نظام دین، بزرگی مسلمانان، خشم منافقان و تباهی کافران است. او، یگانه دوران خویش است. کسی با او برابری نکند و دانشمندی هم سنگ او نباشد. نظیری برایش یافت نمی شود. هر فضیلتی بدون آنکه به دست آورد یا طلب کند، از طرف خداوند به او بخشیده شده است».

ثواب زیارت امام رضا علیه السلام از زبان امام رضا علیه السلام

امام رضا علیه السلام در تشویق مردم به ولایت مداری و آگاه ساختن آنها از مقام والای امام معصوم، ثواب زیارت خویش را چنین بیان داشته است. «هر کس مرا زیارت کند، واجب است من نیز در قیامت به زیارت او بروم. سوگند به خدا... هر کس از شیعیان نزد قبر من دو رکعت نماز بخواند، مستحق آمرزش است». نیز از ایشان است که: «ه کس مرا زیارت کند، من نیز روز قیامت در سه جا نزد او می روم تا او را از سختی های قیامت برهانم: هنگامی که نامه های اعمال را به دست چپ و راست می دهند، هنگام عبور از صراط و هنگام نهادن اعمال در میزان».

بهره از کلام رضوی

دوست هر کس عقل اوست و دشمنش نادانی او.

هر کس از خداوند به روزیِ کم راضی شد، خداوند از او به عمل کم راضی می شود.

سکوت، دری از درهای حکمت است.

مهربانی با مردم، نیمی از خِرد است.

مؤمن باید سه ویژگی داشته باشد: سنتی از خداوند، سنتی از پیامبر صلی الله علیه و آله و سنتی از امامش سنت پروردگارش رازداری، سنت پیامبرش مدارا کردن با مردم، و سنت امامش پایداری در تنگاناهاست.

 

غزل غربت

 

ای آستان قدس تو تنها پناه من بر خاک باد پیش تو روی سیاه من
می آید از درون ضریحت شمیم عشق پیچیده در فضای حرم سوز و آه من
چشمم به چلچراغ حریم تو روشن است ای چلچراغ چشم تو، خورشید راه من
گلدسته ات منادی صورت اذان عشق مأنوس با غروب و زوال و پگاه من
مهر از فروغ گنبد پاکت گرفته وام شمس الشموس هستی و نامت گواه من
... ای غربت مجسم تاریخ، ای امام ای خاک پای مرقد تو بوسه گاه من

موضوعات مرتبط: تقویم ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 4 شهريور 1394برچسب:, | 12:24 | نویسنده : محمدطاهافرهودی |

 

شهادت سید علی اندرزگو – 19 رمضان 1357 ه ش
Asemooni.com

testimony-syed-ali-andarzgoo

شهید سیدعلی اندرزگو در رمضان سال 1318 ش در تهران به دنیا آمد.

سختی معیشت، او را از تحصیل بازداشت و به کار گمارد، ولی در همان حال به علوم دینی روی آورد و دروس فقه و اصول را طی کرد.

شهید اندرزگو در نوجوانی با شهید نواب صفوی آشنا شد و در ستم‏ستیزی، از او الهام گرفت. وی در قیام 15 خرداد، به عرصه مبارزه با رژیم گام نهاد و مورد تعقیب مزدوران ساواک قرار گرفت. شهید اندرزگو پس از قیام 15 خرداد دستگیر شد و در زیر شکنجه‏های سخت، لب به سخن نگشود تا آزاد گردید. از آن زمان، وارد شاخه نظامی هیئت مؤتلفه اسلامی شد و در اولین اقدام، در اعدام انقلابی حسنعلی منصور، سرسپرده آمریکا و عامل تصویب کاپیتولاسیون و تبعید امام خمینی(ره) همکاری نمود. در آن ترور، شهید اندرزگو با این که بیشتر از 19 سال نداشت، اما نقش مهمی ایفا کرد.

در روز دوم شهریور 1357 رژیم، به شدت در تعقیب او بود و شهید اندرزگو مجبور شد که دائماً جابجا شود.

این انقلابی نستوه برای این که مورد شناسایی ساواک قرار نگیرد، با نام‏های مستعار و قیافه‏های متفاوت آشکار می‏شد.

اندرزگو، نقش مهمی در وارد کردن اسلحه به ایران برای مبارزه مسلحانه با رژیم داشت و برای این منظور به کشورهای دیگری سفر می‏کرد.

ساواک پس از سال‏ها تعقیب و گریز، سرانجام با کنترل مکالمات تلفنی مناطق وسیعی از تهران، او را شناسایی نمود و دریافت که در 19 ماه مبارک رمضان مهمان یکی از دوستان خواهد بود. محل، مورد محاصره قرار گرفت و شهید که راه فرار نمی‏دید، اسنادی را که در جیب داشت به دهان برد و خورد تا به دست ساواک نیافتند. دژخیمان رژیم پس از درگیری که با او پیدا کردند، او را مجروح ساختند.

با این حال، از این می‏ترسیدند که اندرزگو، به خودش مواد منفجره بسته باشد. این شهید والامقام سرانجام، طی این درگیری در دوم شهریور 1357 با زبان روزه در 39 سالگی شربت شهادت نوشید و به آرزوی دیرینه‏اش دست یافت.

شهید اندرزگو قصد ترور شاه را داشت که شهادتش مانع انجام این نقشه گردید. 

testified-seyed-ali-andarzgoo

بله در آن روز یعنی 2 شهریور 1357 ماموران ساواک مثل کرکس های گرسنه، احاطه اش کرده بودند و او در حوالی شهادت، نگاهش به اشاره آسمان بود!

آن ها که باقی ماندگان لشکر یزید بودند، می پنداشتند، یک نفر را محاصره کرده اند، امّا او تنها نبود؛ یک تاریخ، به طول تمام شهادت ها و به عرض تمام اعتقادات و باورها، با او بود.

او آن روز تنها پرچمدار میدان شده بود و می خواست نام خویش را در خیل انصار اللّه ثبت کند. طاغوتیان که هر موضوعی را تنها با عینک های دودی حلاّجی می کردند، آن روز غرق در غرور مسلسل هایشان، آماده شلیک، منتظر کسی بودند که با دهان «روزه» قصد «قربت» کرده بود تا به دیدار حضرت دوست برسد؛ رسیدنی عاشقانه!

کوچه ها را اضطرابی عجیب فرا گرفته بود و به جنایتی می اندیشیدند که در حال وقوع بود! چهره نورانی اش که از شهود شهادت می درخشید، نمایان شد و ناجوانمردان مزدور از هر طرف به سمت او آتش گشودند.

گویی فضای درگیری، صحنه های عاشورایی را به نمایش گذاشته است و تعزیه حق و باطل می خواهد به حقیقی ترین شکل، حوادث را مرور کند!

دشمنان صف آرایی کرده بودند، امّا بسیار ناجوانمردانه!

صدای شلیک گلوله ها، فضای سکوت زده دل ها را، بی هیچ اعتراض می شکست و او تنها به جویبار خون می نگریست! با زبان خشک و عطشناک قادر به سخن نبود؛ گویی در دلش زمزمه ای جان گرفته است. شاید شکر از موهبت شهادت! شاید بیان آخرین شهادتین! شاید زیارت عاشورا و آخرین روضه جدش حضرت اباعبداللّه علیه السلام زخم های بی شمارش را می دید، امّا هیچ ناله و شکوه ای نداشت!

انگار غرق خطبه های حضرت زینب شده بود! آن چه می دید، مثل تبسمش زیبا بود! اصلاً برای عاشق، چه زیبایی بالاتر از شهادت و رسیدن به آرزوی دیرینه وصال! درست مثل حضرت مسلم علیه السلام تنهایش گذاشتند!

حتی یک نفر از آن مزدورها نپرسید که «سیّد» گناهش چه بود؟!

سیدی که موعظه اهالی ظلم را، تنها از راه «سلاح» می دانست تا به «اصلاح» خویش بیندیشند! سیدی که هیچ مرزی جلودار هدف شکوهمندش نبود و خویشتن را وقف مبارزه با طاغوت کرده بود! سیدی که با اقتدا به جدش، تنها به وظیفه و تکلیف خویش می اندیشید و مصالح دین را به مطامع شخصیت ترجیح داده بود.

روزی که زبان ها را قدرت اعتراض و گلوها را توان فریاد نبود، غریو فریادش همراهِ «گلوله ها» و «اعلامیه ها»، خواب اهریمن را می آشفت!

او پایان خویش را حدس زده بود؛ پایانی که بهترین، زیباترین و خوش گوارترین قصه ها را همراه خواهد داشت!

پایانی که با اذان صبح نیّت شده بود تا افطاری را مهمان سفره عاشوراییان بشود! گویی برای همیشه، نسیم یادش، در حال وزیدن است و روح متهورش در زمان و مکان جاری شده است!

وجودش برای همیشه در بهاران آکنده از آزادی، خالی است؛ امّا یادش گرامی ترین فصلِ به یادگار مانده از کتاب انقلاب اسلامی است که عطر سیب می دهد! «شهید سیدعلی اندرزگو» شهادت را به ستم پذیری و تسلیم مقابل دژخیمان طاغوت ترجیح داد و با پروازی سرخ، به بی کران رحمت الهی پیوست.

روحش قرین رحمت ابدی و شفاعتش دستگیرمان در روز جزا باد!



- منبع، پورتال آسمونی  http://www.asemooni.com/event/testified-seyed-ali-andarzgoo#ixzz3ji4wNBob


موضوعات مرتبط: تقویم ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 2 شهريور 1394برچسب:, | 11:7 | نویسنده : محمدطاهافرهودی |

 

 

هفته دولت, آغاز هفته دولت, شهید رجایی

 

هفته دولت، هفته اقتدار و پیروزى دولتى است که حمایت و پشتیبانى میلیونها تن از ملت خود را همراه دارد. هفته دولت، هفته سپاس و قدردانى از دولتى است که هدفش اجراى حدود الهى و احکام آسمانى اسلام و ایجاد جامعه اى سرشار از عدالت، نظم و امنیت است. این هفته مبارک بر همه دولت مردانى که وجود خویش را وقف خدمت به اسلام و جامعه کرده اند، خجسته و فرخنده باد.

 

به مناسبت انفجار دفتر نخست وزیری در هشتم شهریور سال 1360 و شهادت دو یار دیرین امام (ره) و انقلاب و دو اسوه علم و تقوا، شهید محمد علی رجایی، رئیس جمهور و محمد جواد باهنر، نخست وزیر که نمونه ای از دولتمردان مردمی بودند و نیز به منظور آشنایی مردم با فعالیت ها و بیان اهداف و برنامه های آینده دولت، هفته ای به نام هفته دولت نامگذاری شده است که از دوم تا هشتم شهریور می باشد.

 

علت نامگذاری چنین هفته ای این است که دولت شهید رجایی، نخستین دولت مکتبی بود که در آن دوره بحرانی حداکثر تلاش و کوشش خود را برای خدمت به اهداف مقدس انقلاب، صادقانه اعمال کرد تا آن جا که جان خویش را بر سر آن نهادند. روحشان شاد

 

همراهى ملت با دولت و پشتیبانى آحاد مردم از آن، از عوامل ثبات دولت و اقتدار آن است و این رابطه، تا هنگامى که دولت یک دولت ارزشى و خدمت گزار باشد، پایدار خواهد بود.

 

امام خمینى (ره)؛ رهبر کبیر انقلاب، دورى مسؤولان ایران اسلامى را از رفاه و تجملات و ثروت ها، لطف الهى دانسته و مى فرماید:

" اگر یک حکومتى، ارزشهایش ارزشهاى انسانى، اخلاقى و اسلامى باشد (و) بخواهد خدمت به نوع خودش بکند و خودش را خدمت گزار بداند، قهراً ملت با اوست و قهراً یک قدرت خارجى نمیتواند او را تحت تاثیر قرار بدهد."

هفته دولت, آغاز هفته دولت, شهید رجایی

مولى الموحدین، امام على (ع) در قالب نامه اى به مالک اشتر، خطاب به همه دولت مردان اسلامى درباره تکبر و غرور ریاست چنین هشدار مى دهد:

"اگر با مقام و قدرتى که دارى، دچار تکبر و یا خود بزرگ بینى شدى، به بزرگى حکومت پروردگار که برتر از توست بنگر که تو را از آن سرکشى نجات مى دهد و تندروى تو را فرو مى نشاند و عقل و اندیشه ات را به جایگاه اصلى باز مى گرداند."

 

دوم شهریور هر سال آغاز هفته دولت است که روز پایانى آن سالروز شهادت محمد على رجایى؛ رئِس جمهور و محمد جواد باهنر؛ نخست وزیر وقت ایران در سال 1360 است.

 

شهیدان رجایى و باهنر تشکیل دهندگان نخستین دولت ایران پس از یکدست شدن جمهورى اسلامى ایران که پس از خروج دولتمردان عصر حکومت موقت و دولت ابوالحسن بنى صدر استقرار یافت. از این جهت دولت رجایى و باهنر آغاز عصر تازه جمهورى اسلامى بشمار میرود و شهادت آنها ضایعه اى است که دولت و مردم ایران هر سال به یاد آن در سوگ مى نشینند.

 

و اما هفته دولت، فرصتى است تا لختى تامل کنیم و به آن چه در گذر شتابزده زمان پنهان مانده، نظر افکنیم. باید رنج و تلاش مسوولان متعهد کشور را ارج نهیم، خدمت هاى نادیدنى دولت مردان خدمتگزار و صاحب منصبان درد آشنا را سپاس گوییم و به همه تلاش گران و زحمت کشان نظام جمهورى اسلامى خسته نباشید بگوییم.


موضوعات مرتبط: تقویم ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 2 شهريور 1394برچسب:, | 11:5 | نویسنده : محمدطاهافرهودی |

 

 

ابوعلی سينا, زندگینامه ابوعلی سینا, زندگینامه ابن سینا

 

بزرگداشت ابوعلی سينا و روز پزشک

روز اول شهريورماه ، به پاس بزرگداشت ابوعلی سينا ستاره پرفروغ عرصه طب در ايران ، روز پزشک ناميده شده است.

 

در دنياي امروز كمتر ملتي است كه به مفاخر گذشته خود توجه نكند زيرا يكي از علايم حيات و زنده بودن ملت ها ملتفت بودن و توجه داشتن به مفاخر گذشته فلسفي، علمي، فرهنگي، ادبي، سياسي، اجتماعي و ملي آن هاست كه اين گذشتگان با وجود گذشت روزگار و سير زمان و وقوع حوادث نا گوار با هزاران خون دل براي اينده گان خود به ميراث گذ اشته‏اند كه بايد آن را گرامي و عزيز داشت و بارور ساخت.

 

شيخ الرئيس نواسه علي سينا، ‌معروف به ابن سينا . به قولي در ماه صفر سال 370 هجري قمري(مطا بق 980 ميلادي ) از پدر بلخي ايي بنام عبدالله ( از سبب وزير ماليه بودن در زمان سلطنت نوح بن منصور به بخارا مركز ماورالنهر و خراسان انزمان انتقال نموده بود) و مادر بخارايي بنام ستاره در قريه خورميثن(قريه اي ميان بلخ و بخارا)طفلي چشم به جهان گشود .كه نامش را حسين گذاشتند .

 

شركت در جلسات بحث از دوران كودكي ، به واسطه پدر كه از پيروان آنها بود . بوعلي را خيلي زود با مباحث و دانش هاي مختلف زمان خود آشنا ساخت . استعداد وي در فراگيري علوم ، پدر را بر آن داشت تا به توصيه استاد وي ابو عبدالله ابراهيم بن حسين ناتلي ، ‌ابن سينا را به جز تعليم و دانش اندوزي به كار ديگري مشغول نكند . و چنين شد كه وي به دليل حافظه قوي و نبوغ خود در ابتداي جواني در علوم مختلف زمان خود از جمله طب مهارت يافت.

 

تا آنجا كه پادشاه بخارا ، نوح بن منصور ( 366 تا 387 هجري قمري ) به علت بيماري خود ، وي را به نزد خود خواست تا او را تداوي نمايد ابو علي ابن سينا بعد از تداوي از نوح تقاضا كرد تا به كتابخانه عظيم دربار ساماني دست يابد و از ان استفاده نمايد اين تقاضا مورد قبول نوح قرار گرفت . به اين ترتيب وي توانست با استفاده از اين كتابخانه در علوم مختلف از جمله حكمت ،‌ منطق و‌ رياضيات تسلط يابد ( خاندان سامانيان از مردم بلخ بودند و دين زردشتي داشتند سامان خدا از روشناسان و حاكم بلخ بود والي عربي خراسان در نصف قرن هشتم ميلادي با سامان دوست شد وسامان دين اسلام اختيار كرد از جمله نواسه هايش اسمعيل پسر احمد در سالي 892 ميلادي بعد از مرگ برادر ش نصر و گرفتن سمرقند سلسله سامانيان را بنيان گذاشت.

 

وي با وجود پرداختن به كار سياست در دربار منصور ، پادشاه ساماني و دستيابي مقام وزارت ابوطاهر شمس الدوله ديلمي و نيز درگير شدن با مشكلات ناشي از كشمكش امرا كه سفرهاي متعدد و حبس چند ماهه وي توسط تاج الملك ، حاكم همدان ، را به دنبال داشت . بيش از صدها جلد كتاب و تعداد بسياري رساله نگاشته كه هر يك با توجه به زمان و احوال او به رشته تحرير در آمده است . وقتي در دربار امير بود و آسايش كافي داشت و دسترسي اش به كتب ميسر بود ،‌ به نوشتن كتاب قانون در طب و كتاب الشفا يا دائره المعارف بزرگ فلسفي خود مشغول مي شد كه اوج كمال تفكر قرون وسطي است كه بدان دست يافت و در تاريخ تفكر انساني از تحقيقات معتبر جهان بشمار ميرود .

 

اما در هنگام سفر فقط يادداشت ها و رساله هاي كوچك مي نوشت از ميان تاليفات ابن سينا ،‌ شفا در فلسفه و قانون در طب شهرتي جهاني يافته است . كتاب شفا در هجده جلد در بخش هاي علوم و فلسفه ، يعني منطق ، رياضي ، طبيعيات و الاهيات نوشته شده است .

 

منطق شفا امروز نيز همچنان به عنوان يكي از معتبرترين كتب منطق مطرح است و طبيعيات و الاهيات آن هنوز مورد توجه علاقمندان است . كتاب قانون در طب در هفت جلد نيز كه تا قرن ها از مهمترين كتب طبي به شمار مي رفت . شامل مطالبي درباره قوانين كلي طب ، دواهاي تركيبي و غير تركيبي و امراض مختلف مي باشد . اين كتاب در قرن دوازدهم ميلادي همراه با آغاز نهضت ترجمه به زبانهاي لاتين و تا امروز به زبان هاي انگليسي ، فرانسوي و آلماني و ايراني نيز ترجمه شده است و به عنوان متن درسي طبي در پوهنتون هاي اروپايي تا سال 1650 ميلادي به عوض آثارجالينوس و موندينو در دانشگاه هايLavain و Monpellier تدريس ميشد.

 

ابن سينا در زمينه هاي مختلف علمي نيز اقداماتي ارزنده به عمل آورده است . او اقليدس را ترجمه كرد . رصدهاي نجومي را به عمل درآورد و در زمينه حركت ، نيرو ، فضاي بي هوا ( خلا ) ، نور ، حرارت تحقيقات ابتكاري داشت . رساله وي درباره معادن و مواد معدني تا قرن سيزدهم در اروپا مهمترين مرجع علم زمين شناسي بود .

 

درباره اين رساله فيگينه در كتاب دانشمندان قرون وسطي چنين آورده است : ابن سينا رساله اي دارد كه اسم لاتين آن چنين است : De Conglutineation Lagibum . در اين رساله فصلي است به نام اصل كوه ها كه بسيار جالب توجه است . در آنجا ابن سينا مي گويد : ممكن است كوه ها به دو علت به وجود آمده باشند . يكي برآمدن قشر زمين . چنان كه در زمين لرزه هاي سخت واقع مي شود و ديگر جريان آب كه براي يافتن مجرا ، سبب حفر دره ها و در عين حال سبب برجستگي زمين مي شود . زيرا بعضي از زمين ها نرم هستند و بعضي سخت . آب و باد قسمتي را مي برند و قسمتي را باقي مي گذارند. اين است علت برخي از برجستگي هاي زمين.

ابوعلی سينا, زندگینامه ابوعلی سینا, زندگینامه ابن سینا

 

ابن سينا خرد مبتني بر منطق داشت و به تقدم عالم معتقد بود و مي گفت ( وجود خداوند بر جهان تقدم ذاتي دارد نه زماني) او به موجوديت جن وزنده شدن بعد از مرگ معتقد نبود .....سينا ميگفت افعال و حوادث مستقيما از خدا بوجود نمي ايد بلكه در نتيجه عمل غايي داخلي تكامل ميابد . سينا كو شش زياد كرد تا نظريات فلسفي خود را با عقايد عامه مسلمانان توافق دهد سينا همه قضايا را تنها به روش عقلي و كاملا مستقل از قران مورد بحث قرار ميداد از اين سبب بود كه تا قرن ها از طرف خلافت ها و هيت هاي حاكم ارتجاعي اورا مظهر كفر و الحاد ميدانستند و سوزاندن كتابهايش از سياستهاي متداول طي چند قرن در كشور هاي اسلامي منطقه بود زمانيكه اورا كافر و ملحد خواندند او گفت:

"كفري چو مني گزاف و آسان نبود

محكم تر از ايمان من ايمان نبود

در دهر چو من يكي و آن هم كافر

پس در همه دهر يك مسلمان نبود"

 

او به واسطه عقل منطقي و نظام يافته خود حتي در طب نيز تلاش داشت تداوي را تا سرحد امكان تابع قواعد رياضي سازد . تسلط بر فلسفه را كمال براي يك دانشمند مي دانست . وي براي آگاهي از انديشه هاي ارسطو و درك دقيق آن ،‌ آن گونه كه خود در شرح احوالش نوشته است ، 40 بار كتاب علم الهي و يا مابعدالطبيعه(متا فيزيك ) ارسطو را خواند و به حكم تصادف با استفاده از كتاب كه ابونصر فارابي كه درباره اغراض ما بعد الطبيعه نوشته بود ، به معاني آن راه يافت .

 

ابن سينا در دوران عمر خود از لحاظ عقايد فلسفي دو دوره مهم را طي كرد . اول دوره اي كه مصروف مطالعه اي فلسفه .عقايد و علوم مشاهي (ارسطو يي )بود و دوم دوره اي كه از آن عقايد عدول كرد و به قول خودش طرفدار حكمت مشرقين و پيرو فلسفه اشراق شد با مرگ سينا تقريبا دوران فلسفه در مشرق به سر رسيد روجر بيكن اورا بزرگترين استاد فلسفه بعد از ارسطو لقب داده اند (فلسفه ابن سينا فلسفه مشاهي و متاثر از فلسفه نوع افلا طوني ودين اسلام است وي كوشيده است كه فلسفه را با دين اسلام توفيق دهد معذالك جمع اورا كافر وملحد خوانده اند اگر چه او و ابن رشد هر دو از پيروان ارسطو بودند اما شيخ الريس كمتر از ابن رشد تابع اصيل يونان بودند .

 

ابن سينا قبل از ابن رشد بين فلسفه و احكام شريعت شكافي به وجود آورد و اولين كسي است كه در اسلام كتب جامع و منظم در فلسفه نوشته است و كتاب الشفا او در حكم دايره المعارف فلسفي است تاريخ اجتماعي ايران ج هشتم ) .وي به پشتوانه تلاش يك صد ساله اي كه پيش از او از سوي كساني همچون رازي و فارابي براي شكل گيري فلسفه صورت گرفته بود ، موفق شد نظام فلسفي منسجمي را ارائه دهد . با توجه به اين كه پيش از او مقدمات اين كار فراهم شده بود ، كار و وظيفه ابن سينا اين بود كه مشكلات و پيچيدگي ها را كشف و حل كند و آنها را به نحوي مظبوط و موجز شرح نمايد . فروع جزئي را به تصول شامل ارتباط دهد و اطراف آن را به هم بياورد .

 

ابن سينا با ارائه نظر خود در مورد نحوه ارتباط و نسبت بين مفاهيم كلي مثل انسان ،‌ فضيلت و جزئيات حقيقي به يكي از پرسشهاي علماي قرون وسطي كه مدت هاي طولاني ذهن آنها را به خود مشغول كرده بود پاسخ داد .

 

تاثير آراي فلسفي ابن سينا ، ‌همچون آموزه هاي طبي او ، ‌بر علاوه قلمرو اسلامي ، ‌در اروپا نيز امري قطعي است . آلبرتوس ماگنوس ،‌ دانشمند آلماني فرقه دومينيكي (1200 تا 1280 ميلادي ) ‌نخستين كسي بود كه در غرب تفسير و شرح جامعي بر فلسفه ارسطو نوشت.

به همين دليل اغلب او را پايه گذار اصلي ارسطوگرايي مسيحي مي دانند.وي كه جهان مسيحيت را با سنت ارسطويي الفت داد ،‌ در شناخت آثار ارسطو سخت به ابن سينا متكي و معتقد بود. همچنين فلسفه ما بعد الطبيعه ابن سينا ، ‌خلاصه مطالبي است كه متفكران لاتيني دو قرن بعد از او بدان رسيدند در قرن پنجم هجري به وسيله پيشوايان مذهب و پيروان خانقاه مبارزه گسترده و شديد عليه علم و حكمت و مخصوصا فلسفه اغاز شد و در مدارس و مكاتب اهل علم تدريس هر گونه علم .فلسفه و حكمت را حذف كردند و جاي انرا به تفسير قران.احاديث. و اصول فقه واگذار كردند .

 

علما مورد تكفير اربابان مذهب قرار گرفت از جمله كسانيكه كه با تمام قوا بر ضد فلسفه و علم طغيان كرد حجته اسلام غزالي(450 الي 505هجري) بود كه عمري فلسفه را اموخت و به علت ياس وحيرت و واهمه عجيبي كه به او دست داد از مدرسه به خانقاه رفت و دامن عرفان را محكم گرفت و از جمله دشمنان سر سخت فلسفه .علم و حكمت گرديد.

 

غزالي در تهافت الفلا سفه (فارابي) و سينا را رد ميكند و ميگويد(علي التحقيق انها را ظلماتي فوق ظلمات فرا گرفته است) در المنقذ من الضلال متذكر شده است كه اين دو فيلسوف در بيست مورد در موضوع الهيات اشتباه كرده اند .در سه مورد مستوجب تكفير و در هفده مورد مستوجب تبعيد اند) و سه مورد كه انها را از اسلام جدا ميسازد و مورد تكفير قرار ميگيرند مينويسد: (1- معتقد بودن انها بر اينكه خداوند حاكم بر كليات است نه جزييات . 2- اعتقاد شان به تقدم عالم. 3- اينكه اجساد حشر ندازد ثواب و گناه مربوط روح است نه جسم .)

 

تعرض به سينا بدينجا پايان نمپذيرد بعضي از دانشمندان كوته استين در قرون بعدي نيز به او تاخته اند از جمله عثمان بن عبدالرحمن موسوم به ابن صلاح (643) سينا را مرتد و بي دين شمرده و او را از جمله علماي خارج مذهب دانسته و خواندن كتاب هاي سينا را براي مسلمانان جايز نمي شمارد و گناه كبيره ميداندو سينا را شيطاني از شياطين لقب داده است) غافل از اينكه او خودش شيطان بزرگ بود .

 

هر قدر از قرن وسطي دور تر ميشويم و هر قدر رايره نفوذ دين بيشتر ميشود اين اعتراظات بيشتر و شديد تر ميشود علت هم معلوم است زيرا منطق و نحوه استنتاج سينا با مبادي ظاهر بينان دين كه پايه اش بر تعصب نهاده شده سازگار نيست مخصوصا كه با هجوم تركان عثماني دين زا با خرافات . اساطير وفانتزي ها اميخته ساختند و توده هاي كشور هاي اسلامي را در جهل و خرافه نگهداشتن تا هيت هايي حاكم بتواند براحتي حاكميت نمايند و تنها دشمني كه دز مقابل هر گونه جهل و خرافه ايستادگي ميكند علم و معرفت است بنا اين مخالفت ها متدينين ظاهر نما با اشاعه فلسفه و حكمت امري طبعيي بشمارميرود.

 

ابوعلي سينا در سال 428 هجري قمري ، زماني كه تنها 58 سال داشت ،‌ در حالي رخت از جهان بربست كه با اداي دين خود به دانش بشري ، نامي به صلابت تمدن خراساني از خود به جاي گذاشت اما دريغ ودرد كه امروز اين صلابت تمدن خراساني دارد كه آهسته آهسته به باد فراموشي سپرده شود.


موضوعات مرتبط: تقویم ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 1 شهريور 1394برچسب:, | 11:16 | نویسنده : محمدطاهافرهودی |

                                                       پیام رئیس سازمان پدافند غیر عامل کشور به مناسبت روز صنعت دفاعی

                                                                رئیس سازمان پدافند غیر عامل کشور به مناسبت 31 مرداد روز صنعت دفاعی پیامی صادر کرد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری میزان، متن پیام سردار جلالی به شرح زیر است:

طی 37 سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی ایران می گذرد، صنایع دفاعی کشور به منزله سکاندار پایداری کشور و نماد تحریم‌شکنی و تقویت روزافزون توان دفاعی و بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران بیش از هر چیز در معرض هجمه ها قرار گرفت اما با این وجود صنعتگران دفاعی و متخصصان کشورمان مردانه در برابر این سودجویی‌ها مقاومت کرده و حماسه آفریدند.

عرصه صنعت دفاعی کشور با بهره‌گیری از استعداد و خلاقیت‌های اندیشمندان و متخصصین کشور در حالی اوج شکوفایی و پویایی را تجربه می کنند که تحریم و تهدیدهای ایادی استکبار جهانی، نه تنها خللی در عزم پولادین رادمردان این صنعت ایجاد نکرده، بلکه با نگاه به افق و چشم انداز در حوزه فناوری دفاعی با هدفِ قرار گرفتن در بین کشورهای پیشرفته دنیا، گام‌های بلند و اراده راسخ کارکنان ساعی و ولایتمدار، صنعت دفاعی کشور را مستحکم تر کرده و به نقطه‌ای نائل شده که این عرصه را به نمایشگاهی از عظمت، پویایی، چابکی، ورزیدگی و توانایی برای رفع نیازهای نیروهای مسلح مبدل ساخته است.

تجارب گرانسنگ دوران دفاع مقدس بعنوان سرمایه ای عظیم و رصد مستمر تحولات فناورانه و پایش هوشمندانه تغییرات و تحولات امنیتی کشور صنایع دفاعی را قادر ساخته اند تا جهت تأمین اهداف و منافع کشور،تمامی نیازهای نیروهای مسلح در پاسخ به تهدیدات ناهم طراز را در فرآیند کامل ایده تا محصول تولید نماید.

به پاس این مجاهدت‌ها و تلاش‌های خالصانه بود که با تصویب فرماندهی معظم کل قوا، روز 31 مرداد به نام روز صنعت دفاعی کشور نامگذاری شد؛ تلاشگران عرصه دفاعی کشور این لطف فرماندهی معظم کل قوا را همچون نشان افتخاری بر سینه خود گرامی داشته و در این روز به پاس عنایت رهبر معظم انقلاب و ملت ایران سجده شکر به درگاه خداوند به جای آورده و در سال "همدلی و همزبانی دولت و ملت" ضمن تجدید میثاق با آرمان های امام راحل و شهدای تاریخ انقلاب، با رهبر و ملت خود پیمان می بندند عزم و اراده و تلاش خود در راه ادامه خودکفایی و دستیابی به دستاوردهای گرانسنگ جدید در حوزه های مختلف را تحت توجهات حضرت ولی عصر (عج) مضاعف کرده، با تأسی به آیه شریفه "واعدوالهم ما استطعتم من قوه" با تأکید بر ارتقای توانمندی‌های دفاعی و قدرت بازدارندگی به منظور دفاع از حاکمیت، تمامیت ارضی، منافع و امنیت ملی و مقابله مؤثر با تهدیدهای خارجی و همچنین ایجاد توازن منطقه‌ای نقشه راه حرکت صنعت دفاعی کشور را تا رسیدن به سرمنزل مقصود ترسیم نمایند.

موضوعات مرتبط: تقویم ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 31 مرداد 1394برچسب:, | 12:39 | نویسنده : محمدطاهافرهودی |

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • ستاره مادرید